خبری، اجتماعی، طنز، فرهنگی | ||
دهقانی یک ظرف عسل به شهر می آورد که بفروشد ، دروازه بان برای گرفتن عوارض جلو او را گرفته سر ظرف را باز کرده که به بیند چیست ولی بیش از اندازه او را معطل کرد و چون سرظرف را باز گذاشته بود مگس های بیشماری از اطراف آمده بروی عسل نشسته و در آنجا گیر افتادند و عسلها کثیف و از صورت فروش افتاد ، دهقان پیش داروغه رفت و از دروازه بان شکایت کرد . داروغه گفت : دروازه بان مقصر نیست ، مگسها مقصرند ، من حکمی می نویسم و امضاء می کنم که تو هر جا مگسی دیدی آزادی که او را بکشی . دهقان گفت : بنویسید قبول دارم . داروغه نوشت و آنرا امضاء کرد ، همین که دهقان حکم امضاء شده را گرفت از قضا مگسی روی صورت داروغه نشست ، آن مرد کشیده محکمی بصورت داروغه زد و مگس را کشت داروغه تا خواست اعتراض کند فوراً حکم را جلو چشمش گرفت و از در خارج شد . [ دوشنبه 90/3/23 ] [ 11:27 صبح ] [ زهره باقریان ]
* احمق کسی است که در موقع آب زدن بصورت فوت کند . * احمق تر از او کسی است که بعد از تخلیه بینی محتویات دستمال را نگاه کند . * احمق تر از هر دو کسی است که بخاطر ثروت با زن زشت و پیری ازدواج کند . * احمق تر از هر سه کسی است که از پسر حاجی ها قبض بعد از مرگ پدر بگیرد و پول نزولی بدهد و تصادفا پسر قبل از پدر بمیرد . *احمق تر از هر چهار کسی است که در عصر تسخیر کرات به جن گیر و رمال و دعانویس مراجعه کند تا گرفتاریش را حل کنند . *** و احمق تر از همه آنها کسی است که آبهای کثیف را گنداب وقت دست ورو شستن مضمضه کند .
[ دوشنبه 90/3/23 ] [ 10:36 صبح ] [ زهره باقریان ]
دو موسیقیدان آهنگی را ساخته بودند و مرتب برای هم میزدند و هر کدام هم آهنگ دیگری را مورد ایراد قرار میداد و از آهنگ خود تعریف میکرد این کار آنقدر ادامه پیدا کرد تا کارشان به نزاع کشید ، هر دو بهم میگفتند تو باید به آهنگ من گوش کنی . ناگهان صاحب منزل در را باز کرد و گفت : هر دوی شما بمن گوش کنید ، تا 48 ساعت دیگر اگر این منزل را خالی نکنید از شما شکایت می کنم چون تمام افراد خانواده ام که در طبقه پائین هستند از آهنگهای شما سرسام گرفته اند . [ دوشنبه 90/3/23 ] [ 10:22 صبح ] [ زهره باقریان ]
مسافری با اعتراض به راننده گفت : آقا شما چرا اینقدر ویراژ میرید ، چه خبره این چه طرز رانندگیه ؟ راننده گفت " آقا ، مگه شما نگفتید میخوام برم بیمارستان عیادت ؟ مسافر گفت : میخوام برم تو بیمارستان برای عیات ، ولی اینجوری میترسم عیادتم به اقامت در بیمارستان تبدیل بشه !!!!! [ دوشنبه 90/3/23 ] [ 10:17 صبح ] [ زهره باقریان ]
طبیبی است در کوچه لاله زار به پیر نود ساله دندان دهد برو دامنش را بگیر و بگو هر آنکس که دندان دهد نان دهد [ دوشنبه 90/3/23 ] [ 10:10 صبح ] [ زهره باقریان ]
|
||
[ طراحی : ایران اسکین ] [ Weblog Themes By : iran skin ] |