قالب پرشین بلاگ

سفارش تبلیغ
صبا ویژن

خبری، اجتماعی، طنز، فرهنگی

تمام گذشته اش را برایش تعریف کرد . تازه با هم دوست شده بودند . تعجب می کرد که چطور این قدر زود به او اعتماد کرده است .

اما با خود گفت : « حتماً قابل اعتمادم » به خودش افتخار می کرد که در این فرصت کوتاه توانسته اعتماد دوست تازه اش را جلب کند .

دوستش خیلی برایش حرف می زد ، می گفت : «من به تو اعتماد کامل دارم ، خودت هم متوجه شدی توی این چند روز تمام گذشته ام را برایت تعریف کرده ام ، فقط یک کلمه هست که نمی توانم به تو بگویم .» 

خیلی اصرار کرد ، اما آن کلمه را نگفت . دوستی شان خیلی خوب بود اما آن « یک کلمه » مثل خوره به جانش افتاده بود .

دوباره از او خواهش کرد .

گفت : اگر بگویم شاید دوستی مان به هم بخورد . قول داد دوستی شان مثل گذشته پایدار بماند .

گفت : باشد آن کلمه این بود که :

« تمام چیزهایی که تا الان برایت تعریف کردم «««« دروغ »»» بود .»


[ یکشنبه 90/4/5 ] [ 2:0 عصر ] [ زهره باقریان ]
درباره وبلاگ


ساعت فلش

کد ساعت

ساعت فلش

کد ساعت



ساعت فلش

کد تقویم

قالب وبلاگ


استخاره آنلاین با قرآن کریم


کد موزیک