خبری، اجتماعی، طنز، فرهنگی | ||
دهقانی یک ظرف عسل به شهر می آورد که بفروشد ، دروازه بان برای گرفتن عوارض جلو او را گرفته سر ظرف را باز کرده که به بیند چیست ولی بیش از اندازه او را معطل کرد و چون سرظرف را باز گذاشته بود مگس های بیشماری از اطراف آمده بروی عسل نشسته و در آنجا گیر افتادند و عسلها کثیف و از صورت فروش افتاد ، دهقان پیش داروغه رفت و از دروازه بان شکایت کرد . داروغه گفت : دروازه بان مقصر نیست ، مگسها مقصرند ، من حکمی می نویسم و امضاء می کنم که تو هر جا مگسی دیدی آزادی که او را بکشی . دهقان گفت : بنویسید قبول دارم . داروغه نوشت و آنرا امضاء کرد ، همین که دهقان حکم امضاء شده را گرفت از قضا مگسی روی صورت داروغه نشست ، آن مرد کشیده محکمی بصورت داروغه زد و مگس را کشت داروغه تا خواست اعتراض کند فوراً حکم را جلو چشمش گرفت و از در خارج شد . [ دوشنبه 90/3/23 ] [ 11:27 صبح ] [ زهره باقریان ]
|
||
[ طراحی : ایران اسکین ] [ Weblog Themes By : iran skin ] |