قالب پرشین بلاگ

سفارش تبلیغ
صبا ویژن

خبری، اجتماعی، طنز، فرهنگی


[ یکشنبه 91/2/17 ] [ 2:25 عصر ] [ زهره باقریان ]
ملانصرالدین هر روز در بازار گدایی می کرد و مردم با نیرنگی، حماقت او را دست می انداختند. دو سکه به او نشان می دادند که یکی شان طلا بود و یکی از نقره، اما ملانصرالدین همیشه سکه نقره را انتخاب می کرد. این داستان در تمام منطقه پخش شد. هر روز گروهی زن و مرد می آمدند و دو سکه به او نشان می دادند و ملانصرالدین همیشه سکه نقره را انتخاب می کرد.

تا اینکه مرد مهربانی از راه رسید و از اینکه ملانصرالدین را آنطور دست می انداختند، ناراحت شد. در گوشه میدان به سراغش رفت و گفت: هر وقت دو سکه به تو نشان دادند، سکه طلا را بردار. اینطوری هم پول بیشتری گیرت می آید و هم دیگر دستت نمی اندازند. ملانصرالدین پاسخ داد: ظاهرا حق با شماست، اما اگر سکه طلا را بردارم، دیگر مردم به من پول نمی دهند تا ثابت کنند که من احمق تر از آن هایم. شما نمی دانید تا حالا با این کلک چقدر پول گیر آورده ام. اگر کاری که می کنی، هوشمندانه باشد، هیچ اشکالی ندارد که تو را احمق بدانند!

[ سه شنبه 91/2/5 ] [ 11:48 صبح ] [ زهره باقریان ]

دست پدر

پدری دست بر شانه پسر گذاشت و از او پرسید : فکر می کنی با هم زور آزمایی کنیم ، تو می توانی مرا بزنی یا من تو را ؟

پسر جواب داد : من می زنم .

پدر ناباورانه دوباره سوال را تکرار کرد ولی باز همان جواب را شنید .

پدر با ناراحتی از کنار پسر رد شد .

بعد از چند قدم دوباره سوال را تکرار کرد تا شاید جوابی بهتر بشنود .

پسر من می زنم یا تو ؟

این بار پسر جواب داد : شما می زنید .

پدر گفت : چرا دوبار اول این را نگفتی ؟

پسر جواب داد : تا وقتی دست شما روی شانه من بود عالم را حریف بودم ، ولی وقتی دست از شانه ام کشیدی توانم را با خود بردی .


[ یکشنبه 91/2/3 ] [ 1:26 عصر ] [ زهره باقریان ]

دل نوشته

شب حجاز گر گرفته است ، دختر پیامبر از شدت درد به خود می پیچد ، علی در تب و تاب اندوهی است که تا ثانیه هایی دیگر برای همیشه خنجر تنهایی را در قلب عاشقش فرو خواهد برد .

اشک در چشمان حسن و حسین حلقه زده است و زینب و کلثوم با همه کوچکی در یافته اند که بزودی بی مادر خواهند شد .

گرد یتیمی را می توان دید ، حس بی کسی را می شود لمس کرد .

فاطمه مسافر ملکوت است ، بزودی به پدر می پیوندد ، این را رسول خدا وعده کرده بود ، شهادت زهرای اطهر تسلیت باد .


[ یکشنبه 91/2/3 ] [ 1:16 عصر ] [ زهره باقریان ]
<      1   2      
درباره وبلاگ


ساعت فلش

کد ساعت

ساعت فلش

کد ساعت



ساعت فلش

کد تقویم

قالب وبلاگ


استخاره آنلاین با قرآن کریم


کد موزیک