قالب پرشین بلاگ

سفارش تبلیغ
صبا ویژن

خبری، اجتماعی، طنز، فرهنگی

این است تفاوت

پدر مگسک تفنگ را روی کبوتر تنظیم کرد و آن را دست پسرش داد و گفت : اگر بتوانی آن جوجه کبوتر رو بزنی همین امشب برایت یک تفنگ می خرم که مال خودت باشد .

پسر بچه تمامی حواسش را جمع کرد و شلیک کرد : تیر به خطا رفت و جوجه کبوتر از روی شاخه پرید .

مرد دستی به پشت پسر زد و گفت : نه ! هنوز بزرگ نشدی . جوجه کبوتر تازه پرواز یاد گرفته بود و سرخوش به همه جا سرک می کشید .

مادرش از دور مراقب بود . وقتی درست چند ثانیه قبل از شلیک پسر ، جوجه کبوتر از روی شاخه پرید ، کبوتر مادر به جوجه اش گفت : دیگر مطمئن شدم بزرگ شده ای .


[ دوشنبه 91/4/19 ] [ 2:56 عصر ] [ زهره باقریان ]
درباره وبلاگ


ساعت فلش

کد ساعت

ساعت فلش

کد ساعت



ساعت فلش

کد تقویم

قالب وبلاگ


استخاره آنلاین با قرآن کریم


کد موزیک